نویسه

۲ مطلب در دی ۱۳۹۷ ثبت شده است

اولین‌ها همیشه سختن؛ مثل همین نوشته که اولین نوشته‌ی رسمی من بعد از سرآغازه. داشتم به این فکر می‌کردم که در مورد چی بنویسم که این خودش شد شروع یه عالمه فکر دیگه. پس گفتم اصلا در مورد همین بنویسم. الان یادم افتاد چند هفته پیش با دوستام در مورد همین حرف میزدیم که این خودش ایده‌ی خوبیه برای باز کردن سر صحبت با غریبه‌ای که کنارت تو اتوبوس یا قطار نشسته و نمی‌دونی چه طوری باهاش سر صحبت رو باز کنی. میشه در مورد خود همین موضوع که «در مورد چه موضوعی میشه حرف زد» باهاش سر صحبت رو باز کرد. یه دوری ایجاد میشه توش، ولی جالبه!

از زمانی که تصمیم گرفتم یه وبلاگ داشته باشم چند هفته می‌گذره. تو این مدت، مثل همیشه گاهی سوال یا فکر جدیدی به ذهنم خطور می‌کرد که «ناگاه میل به نوشتن می‌کردم» اما خیلی‌هاش مثل یه تیکه ابر کوچیک، وسط آسمون محو می‌شد. حتی بعضی از اونایی که یادداشت کرده بودم رو هم الان یادم نمیاد دقیقا چی بودن. مثلا چند روز پیش نگاهم افتاد به یه تیکه کاغذ که روش این جمله رو نوشته بودم: «خیلی دوست دارم در مورد تمام پیچیدگی‌ها بنویسم و سوال کنم آیا چیز ساده‌ای هست؟» ظاهرش گویا به نظر میاد اما یادم نمیاد لحظه‌ای که این رو نوشتم دقیقا به چی فکر می‌کردم. بعضی از اون افکار هم به نظر امیدوارکننده بودن، اما مثل ماهی از دستم فرار می‌کردن یا فراموش میکردم یادداشتشون کنم. خیلی دوست دارم افکارم رو منظم کنم اما میبینم که چندان هم کار ساده‌ای نیست. شاید قبلا این رو تمرین نکردم. الان برام شده یه چالش و دوست دارم که راه و روشش رو یاد بگیرم.

۰ نظر ۲۳ دی ۹۷ ، ۰۱:۱۶
محسن

در این وادی که همه چیز به همه چیز می‌ماند، دوست دارم جایی داشته باشم برای حک کردن نویسه‌ها. گاهی شاید چند کلمه‌ی ساده شوند. گاهی شاید نظمی پیدا کنند و از دل سادگی آنها پیچیدگی‌هایی بیرون بیاید و پیچیدگی‌های دیگری را ساده‌تر کند. شاید گاهی چند نت باشند یا چند پیکسل و شاید گاهی لحظه‌هایی شوند که نویسه‌ای خالی " " پُرِشان کند. نویسه، این طور شد که شد. بقیه‌اش نامعلوم است با سه تا نقطه و یک عالم علامت تعجب.

۰ نظر ۰۷ دی ۹۷ ، ۱۴:۵۳
محسن